تیم پژوهشی دکتر امیر اردشیر ایده ای کاملا نوآورانه برای پیشگیری از HIV در کودکان ارایه داده است. در حالحاضر، استاندارد جهانی، تجویز روزانه دارو برای مادران و نوزادان است اما واقعیت این است که در بسیاری از مناطق، کمتر از نیمی از خانوادهها درمان را ادامه میدهند.در همین راستا با دکتر امیر اردشیر استادیار دانشگاه تولین به گفت وگو نشسته ایم:
پژوهش تیم شما، چگونه روشهای پیشگیری از اچآیوی در جمعیت کودکان را متحول میکند؟
ما رویکردی کاملا نوآورانه برای پیشگیری از HIV در کودکان ارایه دادهایم. در حالحاضر، استاندارد جهانی، تجویز روزانه دارو برای مادران و نوزادان است اما واقعیت این است که در بسیاری از مناطق، کمتر از نیمی از خانوادهها درمان را ادامه میدهند.
پژوهش ما نشان داد که تنها یک تزریق در زمان تولد میتواند کودک را بیش از سه سال محافظت کند، یعنی کل دوره شیردهی و حتی فراتر از آن تا آغاز نوجوانی را. این موضوع بسیار اهمیت دارد، چراکه بسیاری از زنان توان و قدرت پیگیری درمان را ندارند یا در محیطهایی زندگی میکنند که پیگیری روند درمان امکانپذیر نیست.
تزریق در لحظه تولد یعنی در زمانی که مادر و نوزاد در تماس مستقیم با سیستم سلامت هستند صورت میگیرد و با این کار، عملا تمام موانع اجتماعی و ساختاری را دور میزنیم، اگر از شما بپرسند سالها استفاده از داروی روزانه در مقابل یک تزریق با اثر چندساله، جواب کاملا روشن است.
در شرایطی که نهادهای سلامت عمومی و سازمانهایی مانند USAID – آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده – در حال عقبنشینی هستند، این راهکار تکمرحلهای و بادوام میتواند حیاتی باشد.
آیا یافتههای غیرمنتظره یا شگفتانگیزی در این مطالعه وجود داشت؟
شگفتانگیزترین یافته، تاثیر عمیق سن بود. در نوزادانی که طی ۴۸ ساعت نخست تولد، درمان شدند، ۷ از ۸ (۸۷٫۵ درصد) پاسخ پایدار ایمنی داشتند اما در حیوانات بزرگتر فقط ۲ از ۶ موفق بودند. این افت شدید در میزان موفقیت پس از ۸–۱۲ هفته بهوضوح دیده شد. طول مدت اثر نیز فراتر از انتظار ما بود.
ما حیوانات را بین سه تا چهار سال پیگیری کردیم و آنها بدون نیاز به هیچ تقویتی، سطح محافظتی آنتیبادی را حفظ کردند که این خارقالعاده بود. ایده مواجهه درونرحمی با آنتیبادی از آزمایشهای تحمل ایمنی مداوم الهام گرفته شده است.
این تحقیقات نشان داد که موشها در صورت مواجهه پیشزادی با آنتیژنهای خارجی، بعدا پیوند پوست از همان اهداکننده را میپذیرند. ما نیز همین رویکرد را با آنتیبادیها امتحان کردیم و نتیجه خیرهکننده بود: ۸ از ۸ حیوانات درونرحمی موفق بودند در مقابل تنها ۲ از ۵ حیوانات فاقد مواجهه قبلی.
درباره «پنجره ایمنیشناختی» مورد هدف بیشتر توضیح میدهید؟
سیستم ایمنی نوزاد اساسا با بزرگسال متفاوت است؛ برای «تحمل» طراحی شده، نه برای حمله. نوزادان دارای تعداد بالای سلولهای T تنظیمی هستند، مسیرهای التهابی ضعیفتری دارند و مستعد پذیرش آنتیژنهای جدیدند.
از منظر تکاملی نیز این منطقی است: آنها باید آنتیژنهای مادر، میکروبیوم و محیط را بپذیرند.
در ماکاکها، پنجره طلایی ۰ تا ۴ هفته بود. پس از آن، موفقیت بهشدت کاهش یافت. در انسان، باتوجه به مطالعات پیوند اعضا در نوزادان (که حتی اعضای ناسازگار را میپذیرند)، این پنجره احتمالا تا ۱۲ هفتگی ادامه دارد.
در مقابل، در کودکان بزرگتر یا بزرگسالان، سیستم ایمنی آماده حمله به هر پروتئین خارجی است که دلیل اصلی شکست بسیاری از مطالعات AAV در آن گروه سنی است. ما اساسا از برنامهریزی طبیعی بدن بهجای مقابله با آن استفاده میکنیم.
چه چیزی سیستم ایمنی نوزاد را تا این حد پذیرنده میکند؟
این همان پرسش یکمیلیارد دلاری است. دقیقا نمیدانیم چرا، اما میدانیم سیستم ایمنی نوزاد برای یادگیری ساخته شده، نه نبرد. نوزادان در بدو تولد با انبوهی از آنتیژنها مواجهاند از آنتیبادیهای مادر گرفته تا میکروبیوم و پروتئینهای غذایی.
آنها با سازوکاری پیچیده (که بسیاری از آنها را هنوز نمیشناسیم) موفق به تحمل این محیط میشوند. میدانیم که پاسخهای گیرنده TLR کاهش یافتهاند، Treg بالا هستند و مسیرهای التهابی سرکوب شدهاند.
در دادههای ترنسکریپتومی، این الگو مشهود بود: نوزادان فعالسازی B-cell داشتند ولی بدون پاسخ التهابی گسترده. گویی سیستم ایمنی در «حالت آموزش» است، نه «حالت دفاع».
همین اصول، با بازه زمانی طولانیتر در انسان نیز صادق است، همان سازوکارهایی که امکان پیوند اعضای ناسازگار در نوزادان را فراهم میکند، میتواند پذیرش درمان ژنی را هم ممکن سازد.
گامهای بعدی برای ورود به حوزه بالینی چیست؟
راه بالینی در حال گشایش است. کارآزماییهای اثبات مفهوم در نوزادان با حمایت NIH و بنیاد بیل و ملیندا گیتس آغاز شدهاند.
اکنون اولویت با تعیین دوز مناسب برای نوزادان انسانی، انتخاب سروتیپ AAV مناسب بر اساس جمعیتهای آفریقایی و توسعه تولید در مقیاس وسیع است.
ما از bNAb موسوم به ۳BNC117 استفاده کردیم که طیف وسیعی از سویههای HIV را خنثی میکند. در آینده میتوان از ترکیب چند آنتیبادی برای پوشش بیشتر استفاده کرد.
فراتر از HIV این روش میتواند نحوه پیشگیری از دیگر عفونتهای کودکی ازجمله پاتوژنهای نوظهور را فراهم کند که این میتواند «نقشه پایهای برای همه درمانهای ژنی» باشد.
در مورد هزینهها و دسترسی در کشورهای فقیر چگونه خواهد بود؟
هزینه یک چالش بزرگ است و ما آن را در مقاله بهصراحت بیان کردهایم. درمانهای AAV در حالحاضر گرانقیمتاند اما همین حرف را در دهه ۹۰ درباره ART هم میزدند.
با وجود گرانی، سه عامل به نفع ما هستند؛ نخست آنکه درمان AAV به زنجیره سرد نیازی ندارد، دومین مساله این است که فقط یکبار تزریق میشود آن هم در لحظه تولد و سومین مساله این است که تولید محلی در کشورهای کمدرآمد درحالتوسعه است. پیشرفتهای اخیر در تولید AAV و ظرفیت درحال رشد در آفریقا و آسیا، همراه با تغییرات سیاستی، نوید دسترسی جهانی را میدهد.
ایده استفاده از آنتیبادیهای درونرحمی از کجا آمد؟
این ایده به مبانی ایمنیشناسی بازمیگردد. کار برنده نوبل، پیتر مداور نشان داد که مواجهه جنین با آنتیژن خارجی میتواند تحمل ایمنی ایجاد کند. ما پرسیدیم: اگر جنین، آنتیبادی را در رحم ببیند، آیا بعدا آن را بهعنوان «خودی» خواهد پذیرفت؟ پاسخ مثبت بود صد درصد موفقیت در حیوانات مواجهشده در برابر ۴۰ درصد در حیوانات فاقد مواجهه. جنین بهطور طبیعی آنتیبادیهای IgG را از مادر دریافت میکند، ما فقط از زیستشناسی موجود استفاده کردیم، از یک «اسب تروای با وجدان» که مفید است، نه مضر.
این روش میتواند در مالاریا یا دیگر بیماریهایی که با آنتیبادی محافظت میشوند هم انقلابی بزرگ ایجاد کند.
آیا نکتهای هست که بخواهید بهطور خاص بر آن تاکید کنید؟
کار ما صرفا یک پیشرفت علمی برای نگارش مقاله نیست، ما داریم درباره مادری در یک روستای آفریقایی صحبت میکنیم که به داروهای روزانه دسترسی ندارد و کودکی که شایسته زندگی سالم است اما خانوادهاش امکان فراهم کردن شرایط چنین زندگیای را ندارند. وقتی ما میبینیم که میمونهای ما پس از چهار سال بدون نیاز به تزریق مجدد هنوز سالماند، باور میکنیم که HIV در کودکان میتواند از یک تراژدی دایمی به یک بیماری قابل پیشگیری تبدیل شود.
پژوهشگری جهانی از دانشگاه تهران تا تولین

«امیر اردشیر» از پژوهشگران صاحبنام ایرانی، استادیار مرکز ملی تحقیقات پریمات در دانشگاه تولین (Tulane National Primate Research Center) است، تخصص او در زیستشناسی سامانهای (systems biology) و تکوین سیستم ایمنی در اوایل زندگی است.
آقای اردشیر متولد تهران است و در آمل، تحصیلات دوره ابتدایی را گذرانده و پس از پایان دوره دبیرستان، برای تحصیل به تهران بازگشته و در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، مدرک A دامپزشکی خود را در سال ۲۰۰۲ – ۱۳۸۱ اخذ کرده است، او سپس دوره تخصصی جراحی حیوانات کوچک را در دانشگاه تهران در سال ۲۰۰۵ – ۱۳۸۴ گذرانده است.
امیر اردشیر پس از مهاجرت به ایالاتمتحده، دوره رزیدنتی طب حیوانات آزمایشگاهی و پریماتها را در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس (UC Davis) در سال ۲۰۰۹ به پایان رساند.
آقای اردشیر همزمان موفق به اخذ مدرک کارشناسیارشد در رشته پزشکی پیشگیری دامپزشکی (MPVM) در سال ۲۰۰۶ و مدرک A تخصصی در آسیبشناسی تطبیقی (PhD in Comparative Pathology) در سال ۲۰۱۲ شده است.
امیر اردشیر بیش از یک دهه بهعنوان دامپزشک بالینی و پژوهشگر در دانشگاه کالیفرنیا، که برترین دانشکده دامپزشکی ایالات متحده به شمار میرود، مشغول فعالیت بود تا آنکه در سال ۲۰۲۳به عضویت هیات علمی دانشگاه تولین درآمد.
وی یکی از صاحبنظران برجسته در زمینه تاثیرگذاری مواجهههای اوایل زندگی بر سلامت بلندمدت است.
پژوهشهای پیشگامانه او به بررسی «پنجره بحرانی» در دوران نوزادی میپردازند، به زمانی که میکروبیوم، تغذیه و عوامل محیطی، اثرات ماندگاری بر سیستم ایمنی در حال تکوین میگذارند.
مطالعه شاخص آقای اردشیر روی نوزادان ماکاک رزوس، که روی جلد مجله معتبر Science Translational Medicine منتشر شد، برای نخستینبار نشان داد که انتخابهای تغذیهای در ابتدای زندگی میتوانند ساختار میکروبی روده و عملکرد ایمنی را برای سالها تغییر دهند.
این یافتهها توجه جهانی را برانگیخت و بیش از ۹۰ رسانه بینالمللی به بازتاب آن پرداختند.
مقالات علمی آقای اردشیر در معتبرترین و تاثیرگذارترین نشریات علمی دنیا ازجمله: نیچر، ساینس، سل ریپورتز، میکروبیوم و… منتشر شدهاند.
این محقق صاحبنام ایرانی، با رویکرد میانرشتهای، علوم زیستشناسی سامانهای، دامپزشکی، ایمنولوژی و تحلیل محاسباتی پیشرفته را ترکیب کرده تا مکانیزمهای تاثیرگذار اوایل زندگی بر پاسخهای ایمنی، کارایی واکسنها و آسیبپذیری در برابر بیماریها را شناسایی کند.
هدف نهایی او در این تحقیقات، بهبود «وسعت سلامت» (healthspan) در طول عمر است.
آزمایشگاه آقای اردشیر از جدیدترین فناوریهای ژنومی و ابزارهای بیوانفورماتیکی برای رمزگشایی از مکانیزمهای مولکولیِ برنامهریزی سیستم ایمنی در اوایل زندگی استفاده میکند.
چشمانداز پژوهشی آقای اردشیر فراتر از سلامت کودکان است و با درک نحوه اثرگذاری مواجهههای اولیه بر مسیر زیستی بلندمدت، هدف نهایی او و تیمش یافتن مداخلاتی برای افزایش طول عمر سالم و کاهش آسیبپذیری در سنین بالاست.









دیدگاهتان را بنویسید