ه اتهام آدمربایی دستگیر شده است، دختر جوان که شاکی پرونده است ادعا میکند وقتی سوار خودرویی که فکر میکرده مسافرکش است، شده، این مرد جوان، ناگهان به خیابانی خلوت پیچیده و در آنجا با تهدید به قتل، قصد آزارش را داشته اما قبل از آنکه مرد جوان بتواند نیت شوم خودش را اجرا کند، او فرار کرده و ماجرا را به پلیس گفته و حالا مرد جوان دستگیر شده است. مرد اما میگوید همه حرفهای دختر دروغ است و او اصلاً قصد آدمربایی نداشته است.
من حتی یک پرونده هم ندارم، چطور ممکنه برم دنبال آدمربایی و دزدیدن ناموس مردم؟
تنها مدرک پلیس، ادعاهای دختر جوان است؛ البته بدون هیچ شاهد و سرنخ محکمهپسندی؛ متهم هم که اینها را میداند دایم شاکی پرونده را تهدید میکند که از او بهدلیل «افترا» شکایت میکند. قاضی پرونده دستور انجام آزمایش ژنتیکی میدهد اما متهم میداند که این مسیر هم بینتیجه است، چون قبل از آنکه اتفاقی بیفتد، دختر جوان گریخته است.
چند روز بعد، پروفایل ژنتیکی، پردهها را کنار میزند و دنیا روی سر مرد جوان آوار میشود؛ پنج زن و دختر جوان در استانهای مختلف از او به اتهام تجاوز به عنف و آدمربایی شکایت کردهاند. اما او چگونه شناسایی شده است؟ بدون تصویری از چهرهاش، بدون بر جای گذاشتن اثر انگشت و…
جواب اینجاست که «بانک اطلاعات هویت ژنتیکی»، بانکی که هویت مجرمان خطرناک و تبهکاران خشن را افشا میکند و مرد جوان هم از طریق اطلاعات همین بانک، تبهکاریهایش در پنج استان مختلف کشور فاش شده است. دکتر رضا رئوفیان برای ما توضیح میدهد که چگونه این ماجرا کشف میشود؟
آقای دکتر، چیزی که از قدیم درباره حضور متخصصان پزشکی قانونی در کشف جرایم و جنایتها در ذهن جامعه و حتی بسیاری از کارشناسان جای گرفته، این است که آنها بعد از کالبدشکافی و مشاهده اثر چاقو، گلوله، شکستگی، خونمردگی و… دلیل مرگ یا قتل را مشخص میکنند و بعد از آن است که فرد تبهکار به دام میافتد، اما بحث استفاده از علم ژنتیک، موضوعی نسبتاً جدید است. در ایران این علم از چه سالی در کشف راز جنایتها به کمک پزشکی قانونی و مرجع قضایی آمده است؟
بحث استفاده از علم ژنتیک در پزشکی قانونی ایران، در اصل به سال ۷۴ و آزمایشگاه پزشکی قانونی تهران برمیگردد که سنگبنای کار گذاشته شد. بعد از آن در سالهای ۸۵ و ۸۶، دامنه فعالیت به ۱۰ استان دیگر گسترش یافت که هر یک از این استانها، خودشان تعداد دیگری از استانها را بهعنوان زیرمجموعه خود دارند که افراد به آنها مراجعه میکنند.
در سال ۱۳۹۲، ریاست وقت قوه قضاییه، آیتالله لاریجانی، آییننامه تشکیل بانک ژنتیک را به سازمان پزشکی قانونی ابلاغ کردند که براساس آن، سازمان پزشکی قانونی در کنار دادستانی کل کشور و نیروی انتظامی موظف شدند که با اولویت «مجرمان و متهمان»، بانک ژنتیک را شکل دهند و به این ترتیب، بانک شروع به کار کرد.
اکنون با استفاده از کیتهای تشخیص ژنتیکی ساخت داخل، به جایی رسیدهایم که در سال ۱۴۰۲ میزان موجودی سامانه بانک ژنتیک دوبرابر افزایش یافت و تا تیرماه ۱۳۸هزار نمایه ژنتیکی در این بانک ثبت شد که حدود ۱۱۱هزار مورد آن، به مجرمان سابقهدار و بقیه به نمونههای صحنه جرم، اجساد و بقایای انسانی ناشناس، متهمان و قربانیان اختصاص دارد.
این بانک برای تمامی متهمان و مجرمان تشکیل شد؟
طبیعتاً همه متهمان و مجرمان، جزو جمعیت هدف ما نیستند. ما بیشتر با مجرمانی سروکار داریم که جرائم «خشن و خطرناک و تکرارشونده» را انجام میدهند که این مجرمان و متهمان بعد از غربالگری، نمونهگیری شده و پروفایل آنها بعد در سامانهای که ازسوی متخصصان سازمان پزشکی قانونی کشورمان تحت عنوان «سامانه جامع بانک اطلاعات ژنتیکی ایران» طراحی شده، تشکیل میشود. این سامانه وظیفهاش نگهداری دادههای ژنتیکی، بررسی مطابقتها و تولید گواهی جهت ارائه گزارش به مرجع قضایی است.
درحالحاضر، این نرمافزار بین ۱۰ آزمایشگاه سازمان و «مرکز تشخیص هویت و کشف علمی جرم فراجا» مشترک است؛ این کار البته همکاری مشترک سازمان پزشکی قانونی بهعنوان مجری این پروژه، سازمان زندانها بهعنوان تأمینکننده مجرمان حرفهای و مرکز تشخیص هویت فراجا است که نمونههای صحنه جرم را تهیه و بهعنوان ضابط قضایی به کشف جرم کمک میکند.
براساس ماده ۱۳۰ آیین دادرسی کیفری، نمونههای مربوط به «افراد زنده یا متوفی» به ما ارجاع داده میشود و نمونههای مربوط به «صحنه جرم» به «مرکز تشخیص هویت فراجا» میرود و این بانک، نقطه مشترکی است بین این دو دستگاه که مستقل از هم کار میکند ولی دادههایشان را به اشتراک میگذارند و به این ترتیب، کشف علمی جرم سرعت مییابد و پروندهها به هم مرتبط شده و به این ترتیب، اطلاعات ما و فراجا به هم پیوند داده میشوند.
آیا آماری درباره اینکه تا کنون چند مجرم از طریق این بانک شناسایی شدهاند، وجود دارد؟
در بحث مطابقتها، تا مردادماه امسال، بیش از ۴۵۰۰ مطابقت در سامانه شناسایی شد که اکثر قریببهاتفاق آنها، مربوط به مجرمان و متهمان حرفهای بود که سابقه تکرار جرم را داشتند و برخی از این مطابقتها هم مربوط به اجساد ناشناسی بود که مشخصات ژنتیکیشان با مشخصات ثبتشده در بانک مطابقت داده شد.
مسئله مهمی که باید به آن اشاره کنم این است که سازمان پزشکی قانونی بهعنوان مجری بانک، بحث ارجاع متوفیانی را که اجسادشان بدون هویت یافت شده است نیز برعهده دارد که در این حوزه ۶ یا ۷ مورد را شناسایی کردهایم.
برخی از این مطابقت دادنها، مربوط به صحنههای جرایم مختلفی مانند قتل و پروندههای تعرض جنسی سریالی بوده که براساس دادههای تجمیعشده در این بانک، توانستهایم مجرم را به مرجع قضایی معرفی کنیم.
البته حجم زیادی از پروندههای سازمان پزشکی قانونی که با درخواست مرجع قضایی انجام میشود به بررسی رابطه خویشاوندی مربوط میشود که این پروندهها البته در مجموعه بانک وارد نمیشود، تمرکز ما در این بانک، فقط بر نمونههای صحنه جرم، متوفیان ناشناس، خویشاوندان افراد مفقودالاثر و متهمان است.
با این حساب، بانک اطلاعات هویت ژنتیکی ایران، تنها محل جمعآوری مشخصات ژنتیکی مجرمان خطرناک است، این برداشت درست است؟
با توجه به هزینهبر بودن فرآیند تهیه پروفایل ژنتیک، در بحث کشف علمی جرم که از وظایف سازمان پزشکی قانونی است، تمرکز اولیهمان را روی متهمان و مجرمان خطرناک گذاشتیم، ولی در مراحل بعدی، هیأتمدیره مصوبه تشکیل اندکس مشاغل پرخطر را هم صادر کرد. ما در این حوزه نیز تفاهمنامهای با سازمان هواپیمایی کشوری منعقد کردیم. بر این اساس، از حدود ۵۰ درصد کادر پروازی که در صورت بروز سانحه ممکن است برای تعیین هویت به روشهای ژنتیکی نیاز داشته باشند، مثل خلبانان، کمکخلبانان، مهندسان پرواز و مهمانداران با همکاری سازمان هواپیمایی کشوری، نمونهگیری و یک بانک DNA مرجع از آنها تشکیل شده است تا اگر نیاز به شناسایی افراد شد، با توجه به دیانای مرجع، بهصورت دقیق، پاسخ را اعلام کنیم.
در قدمهای بعدی، گروههای شغلی پرخطری مانند افرادی که در کارخانههای تولید مواد شیمیایی و پالایشگاهها فعالیت میکنند، جنگلبانها (ممکن است اجسادشان بهوسیله حیوانات وحشی خورده شود و قابلیت شناسایی نداشته باشد) آتشنشانها، خبرنگاران حاضر در مناطق جنگی را مدنظر داریم.
برای روشنتر شدن بحث، آیا ممکن است چند پرونده را که مجرم از طریق تطابق ژنتیکی شناسایی شده است، مرور کنیم؟
در یک پرونده شاهد آن بودیم که سه زن از راننده مسافرکشی که به آنها تعرض کرده بود شکایت داشتند. از این افراد نمونهبرداری شده اما مجرم شناسایی نشده بود. درحالیکه تحقیقات قضایی و پلیسی در این پروندهها ادامه داشت، پروندهای به ما ارجاع شد که در آن زنی مدعی بود راننده مسافرکشی او را آزار داده است. راننده در صحنه جرم ازسوی پلیس دستگیر شده بود و متهم و شاکی برای بررسیهای علمی به پزشکی قانونی ارجاع داده شده بودند. بعد از نمونهبرداری و انجام آزمایشهای ژنتیکی، متوجه شدیم که این نمونه با سه نمونه قبلی مطابقت دارد. این متهم، همان فردی است که در سه پرونده قبلی زنان و دختران شاکی را مورد تعرض قرار داده بود.
شهریورماه ۱۴۰۱، دو مورد آزار جنسی داشتیم. شاکیان دو زنی بودند که ادعا میکردند در مسیر رفتن به محل کارشان در اطراف تهران، ازسوی یک راننده خودروی عبوری مورد تعرض قرار گرفتهاند، اما ما نه پلاک ماشین را داشتیم و نه متهمی معرفی شده بود. کار ما در این مرحله تهیه پروفایل ژنتیکی از روی البسه شاکیان بود که نمونه یک فرد مذکر در لکهای که بررسی کردیم وجود داشت، اما این نمونه متعلق به همسر این افراد نبود. به این ترتیب، اطلاعات ژنتیکی را در دیتابیس ثبت کردیم. اسفندماه همان سال، در پروندهای مأموران نیروی انتظامی، متهمی را دستگیر کرده بودند که زنی را مورد تعرض قرار داده و پرونده برای بررسیهای علمی به پزشکی قانونی ارجاع شده بود. وقتی مشخصات ژنتیکی متهم را وارد بانک کردیم، مشخص شد که نمونه گرفتهشده از این مرد متهم، با دو پرونده قبلی که دو زن دیگر بودند و از لکههای روی البسه آنها نمونهبرداری کرده بودیم، مطابقت دارد. این مسئله نشان میداد که این مرد متجاوز حداقل در سه پرونده تعرض جنسی حضور داشته است؛ البته احتمالاً موارد بیشتر بود که به خاطر شرم و حیا، قربانیان مراجعه نکرده بودند، درحالیکه اگر قربانیان در بازه زمانی حداکثر سه روز به مرجع قضایی مراجعه کرده و البسهای را که آلودگی با آثار بیولوژیک فرد در آن وجود داشت به ما تحویل میدادند، سریعتر میتوانستیم این فرد را شناسایی کنیم.
با امکاناتی که اکنون در بانک وجود دارد، ما از طریق این سامانه میتوانیم دادههای گذشته را با اطلاعات حال مرتبط کنیم. این ایجاد ارتباط باعث میشود حتی افرادی که در گذشته مرتکب جرایمی مثل آزار واذیت جنسی شده و آثار بیولوژیکی روی بدن یا البسه قربانی به جا گذاشتهاند در جریان بررسیها شناسایی شوند. ممکن است مجرمی با عنوان مجرمانه دیگری وارد زندان شود اما براساس پروفایلی که در دیتابیس داریم میتوانیم صحنههای جرم دیگری را که با فرد مرتبط است، شناسایی کنیم.
در پرونده قتلی که در سال ۱۴۰۰ در یکی از شهرکهای صنعتی اطراف تهران اتفاق رخ داده بود، زنی در داخل خانهاش با فشار بر گلو و خفگی به قتل رسیده بود. متخصصان پلیس هنگام حضور در صحنه، آثار بیولوژیکی در بدن مقتول پیدا نکردند؛ فقط اینکه روی لوله جاروبرقی یک قطره خون پیدا کرده و با آن یک پروفایل ژنتیکی تهیه میدهند. با وجود بررسیهای کارآگاهان، هیچ متهمی در این پرونده شناسایی نشد.
بعد از ورود دادههای مربوطبه صحنه جرم ازسوی مرکز تشخیص هویت فراجا، بعد از مشاهده مطابقت با یکی از نمونهها که از تبهکاران خشن زندانی گرفته شده بود، نتیجه را به مرکز تشخیص هویت اطلاع دادیم تا تحقیقات پلیسی و قضایی انجام شود.
نمونههای بیولوژیکی شامل چیست؟
نمونههای بیولوژیکی فقط خون نیست. اکنون بهحدی علم ژنتیک پیشرفت کرده است که ما حتی از اثر انگشت هم میتوانیم دیانای را استخراج کنیم و طبیعی است که با این شرایط از لحاظ بحث کشف علمی جرم، پیشرفتهای بسیار خوبی اتفاق افتاده است.
البته اثر انگشت خودش بهتنهایی یک پارامتر بیومتریک است که میتوان از آن برای شناسایی استفاده کرد اما علاوه بر آن، ما میتوانیم از اثر انگشت، دیانای فرد را استخراج و پروفایل ژنتیکی فرد را تهیه کرده و با استفاده از بانک ژنتیک مجرم را شناسایی کنیم.
به نظر شما بهعنوان یک متخصص ارشد در حوزه ژنتیک که درعینحال به رازگشایی پروندههای قضایی هم کمک میکنید، روش ژنتیکی در کشف حقیقت چه مزیتی بر سایر روشها دارد؟
روش ژنتیک هرگز خطا ندارد، آنچه شما در روشهای ژنتیکی استخراج میکنید، فاقد خطاست. با توجه به اینکه دامنه نشانگرهایی که در این شیوه استفاده میشود، طیف گستردهای را دربرمیگیرد، احتمال اینکه دو نفر بهصورت تصادفی، پروفایلی مشابه داشته باشند بسیار ناچیز است و این مسئله در پروندههای قضایی کمک بسیاری به کشف حقیقت میکند.
برای مثال، در پروندهای که مربوط به استان فارس بود، دو کودک دو خانواده در بیمارستان بهاشتباه با هم جابهجا شده بودند. بعد از گذشت ۶ ماه، پدر یکی از کودکان با توجه به مشخصات ظاهری کودک شک میکند که چرا این کودک هیچ شباهتی به من ندارد. تست ژنتیک انجام و مشخص میشود که ادعای این مرد صحت دارد و مشخصات ژنتیکی کودک با پدر مطابقت ندارد. در این مرحله او به همسرش شک و شکایتی مطرح میکند اما نکته شگفتانگیز این است که مشخصات ژنتیکی با مادر هم تطابق ندارد و این احتمال قوت میگیرد که کودک در بیمارستان عوض شده است. با دستور قضایی، تحقیقات پلیسی آغاز شده و مشخص میشود که در بازه زمانی تولد این کودک، ۶ کودک متولد شدهاند. بعد از کنار گذاشتن پرونده نوزادان دختر و تمرکز بر نوزادان پسر، با تهیه پروفایل ژنتیکی، مشخص میشود که کودکان در بیمارستان جابهجا شده بودند.
در پرونده دیگری، فردی برای مباحث مربوط به ارث مدعی شده بود که فرزند یک خانواده است و ۶ خواهر و برادر دارد، اما بعد از بررسی مشخص شد که اصلاً پدر خانواده، پدر ژنتیکی هیچکدام از اعضای خانواده نبود.










دیدگاهتان را بنویسید